loading...
بیتوته پورتال جامع شامل اخبار،سرگرمی،روانشناسی،زناشویی،فال و
beytoote بازدید : 4 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

مطالب خنده دار

تلفن: شرط لازم و کافی برای شروع ، ثبوت و گسترش یک رابطه عاشقانه . در گذشته برای تشخیص صداقت طرف هم کاربرد داشت اما با این سیستم مسخره آی دی کالر و افتادن شماره ، دیگر به درد این کار نمی خورد. نوع همراهشم که دیگه معرکه است! آخر حریم خصوصی و آره و اینا! معمولاً تن صدای عشاق در پشت خط کمی خشدار می شود البته این اشکال مربوط به مخابرات است ، این گونه تماس های تلفنی معمولاً طولانی هستند. شما فکرش را بکنید دو نفر دارند آخرته دورنمای آینده خودشان را برای هم ترسیم می کنند!

مطالب خنده دار

همکلاسی: یک تصادف تاریخی . در این مورد سازمان کنکوری ها نقش واسطه را ایفا می کند. عشقی چند منظوره که در تقلب ها و ورقه عوض کردن سر جلسه امتحان هم کاربرد بسزایی دارد. می تواند کلی هم بانی خیر شود برای بچه های دیگر !سر کلاس معمولاً عشاق جوری می نشینند که امتداد نگاهشان از هم عبور کند .در این جور مواقع استاد هم آن دورها در یک گراند تصویر مشغول فعل و انفعالی نامعلوم است . حضرت عشق در این جور مواقع ابتدا به صورت جزوه و نمونه سوال و بعد ها در قالب های مختلف مخابراتی و مراسلاتی ظاهر می شود!

مطالب خنده دار

هدیه: بروز عینی ماکزیمم عشق دو کبوتر. وسیله ای که با آن عاشق فریاد می زند :" دلم فقط تورو می خواد." نوع آن از عروسک های خرسی و مرغی و اردکی گرفته تا سند آپارتمان متغیر است.

مطالب خنده دار

اتومبیل: وسیله ای برای آزاد شدن انرژی جنبشی ، عامل جاری شدن سیل عشق در بزگراه ها ، لای کشیدن در اتوبان برای نشادن داندن دست فرمان به طرف به همراه آهنگ" ما دو بال پرواز مرغ عشقیم پر کشیدیم تا اوج آسمونا" بسیارمؤثر است. نوع ماشین هم بستگی به توانایی مالی پدر مربوطه از پیکان جوانان 57 جوات اسپرت تا پژو 206 ناز بشی الهی متغییر است. سیستم صوتی هم هرچه باحال تر باشد روابط بهتر تر تحکیم می شود!

beytoote بازدید : 2 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

مطالب خنده دار

 

شدم با چت اسير و مبتلايش*شبا پيغام مي دادم از برايش
به من مي گفت هيجده ساله هستم *تو اسمت را بگو، من هاله هستم
بگفتم اسم من هم هست فرهاد * ز دست عاشقي صد داد و بيداد
بگفت هاله ز موهاي کمندش * کمان ِابرو و قد بلندش
بگفت چشمان من خيلي فريباست* ز صورت هم نگو البته زيباست
نديده عاشق زارش شدم من* اسيرش گشته بيمارش شدم من
ز بس هرشب به او چت مي نمودم* به او من کم کم عادت مي نمودم
در او ديدم تمام آرزوهام* که باشد همسر و اميد فردام
براي ديدنش بي تاب بودم * زفکرش بي خور و بي خواب بودم
به خود گفتم که وقت آن رسيده* که بينم چهره ي آن نور ديده
به او گفتم که قصدم ديدن توست * زمان ديدن و بوييدن توست
ز رويارويي ام او طفره مي رفت* هراسان بود او از ديدنم سخت
خلاصه راضي اش کردم به اجبار* گرفتم روز بعدش وقت ديدار
رسيد از راه، وقت و روز موعود * زدم از خانه بيرون اندکي زود

 

مطالب خنده دار

 

چو ديدم چهره اش قلبم فرو ريخت * توگويي اژدهايي بر من آويخت
به جاي هاله ي ناز و فريبا * بديدم زشت رويي بود آنجا
نديدم من اثر از قد رعنا * کمان ابرو و چشم فريبا
مسن تر بود او از مادر من * بشد صد خاک عالم بر سر من
ز ترس و وحشتم از هوش رفتم * از آن ماتم کده مدهوش رفتم
به خود چون آمدم، ديدم که او نيست * دگر آن هاله ي بي چشم و رو نيست
به خود لعنت فرستادم که ديگر *نيابم با چت از بهر خود همسر
بگفتم سرگذشتم را به «جاويد» * به شعر آورد او هم آنچه بشنيد
که تا گيرند از آن درس عبرت * سرانجامي ندارد قصّه ي چت

beytoote بازدید : 4 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

قانون طلایی اول: باید زنی داشته باشید که در کارهای خانه کمک کند، خوب آشپزی کند، گردگیری کند

 

قانون طلایی دوم: باید زنی داشته باشید که سرگرمتان کند، شما را بخنداند، باعث فراموشی غصه شود...

 

قانون طلایی سوم: باید زنی داشته باشید که بتوانید به او اطمینان کنید و مطمئن باشید هیچوقت به شما دروغ نمی‌گوید...

 

قانون طلایی چهارم: باید زنی داشته باشید که در کنارش به آرامش برسید و از بودن با او لذت ببرید...

 

قانون طلایی پنجم: خیلی خیلی مهم است که این چهار زن از وجود یکدیگر بی‌خبر باشند!

 

beytoote بازدید : 10 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

 

صحبتهاي ضدونقيض مقامات دولتي درباره نحوه خوشه بندي و پرداخت نقدي يارانه ها، از يكسو باعث نگراني و تشويش خاطر برخي هموطنان شده و از سوي ديگر دستمايه ساختن انواع لطيفه و پيامك توسط هموطنان خوش ذوق را فراهم آورده است.

 


به گزارش الف، برخي از اين پيامك ها كه اين روز ها توسط پيامك مبادله مي شود و نقل محافل شده به شرح زير اند:

 

 

در مراسم خواستگاري
مادر دختر: خوب آقا زاده به سلامتي تو خوشه چندن؟
مادر پسر: راستش اس ام اس زده گفتن خوشه 3 ولي قراره اعتراض كنه بذارنش تو خوشه 2
مادر دختر: ما اصلا رسم نداريم داماد تو خوشه پايين تر از سه باشه، از الان گفته باشم...

 

 

درصف نانوايي
مشتري به شاطر: خدا بهت بركت بده شاطر!
شاطر: دعا كن تو خوشه يك بذارنم.

 

 

در اداره
كارمند خوش شانس به همكاران: آقايون خوشه سومي، حاجي تون تو خوشه يك رفته، خلاصه تعارف نكنين، پول مول خواستين درخدمتيم.

 

 

در آرايشگاه زنانه
شمسي خانم: شوهرم به اداره آمار اس ام اس زده، گفتن شما تو خوشه چهارين!
فخري خانم: اين كه چيزي نيس. شوهر من اس ام اس زده به اداره آمار كه اگه واسه يارانه پول كم آوردين، عددشو بفرستين تا چكشو بكشم!

 

 

در پياده رو
دستفروش: كوپن، بن كارمندي، عكس، پاسور، خوشه ...

 

beytoote بازدید : 4 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

 

منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن


شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن


معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام

پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم


پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده


منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه


شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت


معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق


پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد


مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت

 

 

beytoote بازدید : 2 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

 

مردها مثل «مخلوط كن» هستند:

در هر خانه يكي از آنها هست ولي نميدانيد به چه درد ميخورد.

 

مردها مثل «آگهي بازرگاني» هستند:

حتي يك كلمه از چيزهائي را كه ميگويند نميتوان باور كرد.

 

مردها مثل «كامپيوتر» هستند:

كاربري‌شان سخت است و هرگز حافظه‌اي قوي ندارند.

 


مردها مثل «سيمان» هستند:

وقتي جائي پهنشان ميكني بايد با كلنگ آنها را از جا بكني.

 

 

مردها مثل «طالع بيني مجلات» هستند:

هميشه به شما ميگويند كه چه بكنيد و معمولاً اشتباه مي‌گويند.

 


مردها مثل «جاي پارك» هستند:

خوب‌هايشان قبلا" اشغال شده و آنهائي كه باقي مانده‌اند يا كوچك هستند يا جلوي درب منزل مردم

 


مردها مثل «پاپ كورن» (ذرت بو داده) هستند:

بامزه هستند ولي جاي غذا را نمي‌گيرند.

 


مردها مثل «باران بهاري» هستند:

هيچوقت نميدانيد كي مي‌آيند، چقدر ادامه دارد و كي قطع ميشود.

 


مردها مثل «پيكان دست دوم» هستند:

ارزان هستند و غير قابل اطمينان.

 

مردها مثل «موز» هستند:

هرچه پيرتر ميشوند وارفته‌تر ميشوند.

 

مردها مثل «نوزاد» هستند:

در اولين نگاه شيرين و با مزه هستند اما خيلي زود از تميز كردن و مراقبت از آنها خسته مي‌شويد.

 

 

beytoote بازدید : 4 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

آخر اين هفته جشن ازدواج ما به پاست

با حضور گرم خود درآن صفا جاري کنيد

 

ازدواج و عقد يک امر مهم و جدي است

لطفا از آوردن اطفال، خودداري کنيد!

 

بر شکم صابون زده، آماده سازيدش قشنگ

معده را از هر غذا و ميوه اي عاري کنيد

 

تا مفصل توي آن جشن عزيز و با شکوه

با غذا و ميوه آن جشن افطاري کنيد

 

البته خيلي نبايد هول و پرخور بود ها!

پيش فاميل مقابل آبروداري کنيد!

 

ميوه، شيريني، شب پاتختي ام هم لازم است

پس براي صرفه جويي اندکي ياري کنيد!

 

گر کسي با ميوه دارد مي نمايد خودکشي

دل به حال ما و او سوزانده، اخطاري کنيد!

 

موقع کادو خريدن، چرب باشد کادوتان

پس حذر از تابلو و ساعات ديواري کنيد!

 

هرچه باشد نسبت قومي تان نزديک تر

هديه را هم چرب تر، از روي ناچاري کنيد!

 

 

در امور زندگي، دينار اگر باشد حساب

کادو نوعي بخشش است، آن را سه خرواري کنيد!

 

گرم بايد کرد مجلس را، ازاين رو گاه گاه

چون بخاري بهر تنظيم دما، کاري کنيد

 

 

ساکت و صامت نباشيد و به همراه موزيک

دست و پا را استفاده، آن هم ابزاري کنيد!

 

لامبادا و تانگو و بابا کرم يا هرچه هست

از هنرهاتان تماما پرده برداري کنيد!

 

البته هرچيز دارد مرزي و اندازه اي

پس نبايد رقص هاي نابه هنجاري کنيد!

 

حرکت موزون اگر در کرد از خود، ديگري

با شاباش و دست و سوت ازاو طرفداري کنيد!

 

کي دلش مي خواهد آخر در بيايد سي دي اش؟

با موبايل خود مبادا فيلمبرداري کنيد!

 


در نهايت، مجلس ما را مزين با حضور

بي ادا و منت و هرگونه اطواري کنيد!

 

beytoote بازدید : 4 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

طنز تجدید فراش

 

همسرم می گفت بد جوری هراسانم همش

در پی آ یینه بین و فال و فنجانم همش

 

حال و روزم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست

هیچ می پرسی چرا در پای قلیانم همش؟

 

صبح، بی بی گل برایم یک خبر آورده بود

ازهمین رو با تاسف ، کلّه جنبانم همش

 

عاقبت تصویب شد قانون تجدید فراش

دارم احساس بدی، غمگین و نالانم همش

 

 

مثل سیر و سرکه می جوشد دلم ، دلواپسم

چونکه با اسم هوو می لرزد این جانم همش

 

همسر خوبی نبودم ، می پذیرم کاملا

خاطرت آسوده باشد فکر جبرانم همش

 

مُرد دیگر آن زن خود خواه لوس بی ادب

بعد از این یک خانم خوش خلق و مامانم همش

 

بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از این

در پی کفش و لباس و کیف ارزانم همش

 

 

هرچه می خواهی برایت می پزم عالی جناب

قرمه سبزی یافسنجان ؟تحت فرمانم همش

 

جای کافی شاپ و استخر و سونا و سینما

بیشتر پیش شما در خانه می مانم همش

 

جیغ هایم ، نعره هایم ،اخم هایم را ببخش

یک مریضی بود و فعلا تحت درمانم همش

 

سرورم منهم از این پس آن جناحی می شوم

از همین فردا فقط در خط " کیهانم" همش

 

 

نیستی آش دهن سوزی ولی با این همه

بی شما حس می کنم در سطر پایانم همش

 

گفتم ای یارم، نگارم، همسرم اصلا نترس

کاسبی ها راکد و در اوج بحرانم همش

 

بنده فکر پاس چک هامم نه تجدید فراش

هیچ می پرسی چرا سر در گریبانم همش

 

ازدواج این روزها آن هم مجدد، ساده نیست

تازه از آن بار اول هم پشیمانم همش

 

 

beytoote بازدید : 4 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

 

گضنفر جان سلام!

ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ماتا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند .

وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادث خوانده بود که بیشتر اتفاقا توی 10 کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم 10 کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد. آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست.پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجابه همون آدرس قبلی بیان .

آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد. اولیش4روز طول کشید ،‌دومیش 3 روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید .

گضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم .

پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز 800،‌ 900 نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه .

ببخشید معطل شدی. جعفر جان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت ...

 

 

دیروز خواهرت فاطی را بردم کلاس شنا. گفتن که فقط اجازه دارن مایو یه تیکه بپوشن. این دختره هم که فقط یه مایو بیشتر نداره،‌اون هم دوتیکه است. بهش گفتم ننه من که عقلم به جایی قد نمیده. خودت تصمیم بگیر که کدوم تیکه رو نپوشی .

اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی .

راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن.

حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد! ‌شرمنده .

همین دیگه .. خبر جدیدی نیست .

قربانت .. مادرت .

راستی:‌گضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ‌ولی وقتی یادم افتاد که دیگه

خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم .

beytoote بازدید : 6 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

 

می دونی اگه پرشیا با ۲۰۶ ازدواج کنه بچشون چی میشه ؟ میشه فولکس آخه ازدواج فامیلی بوده بچه عقب مونده شده

 

غضنفر صبح یه لیوان خاکشیر میخوره، تا شب پشتک میزنه که ته‌نشین نشه!

 

غضنفر ازژاپن برمیگرده.بهش میگن اونجامشکل زبان نداشتی؟میگه:من نه ولی ژاپنی هاچرا !

 

 

تو شهر حیف نون اینا (!) کراوات مد شده... تا الان ?? نفر تلفات داشته!

 

تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!

 

غضنفر هی نگاه به گوشیش میکرده و میخندیده ، بهش میگن اس ام اس اومده ؟ میگه آره ، میگن چیه ؟ میگه یکی هی اس ام اس میده Low Battery

 

 

حیف نون می افته توی چاه، می گه خدا رو شکر تهش سوراخ نبود!

حیف نان کیس کامپیوترش رو میبره تعمیرگاه می گه آقا اینو برای ما تعمیر کن. مرده می گه: چه مشکلی داره؟ میگه: والا نمی دونم چرا چند روزه جا لیوانیش بیرون نمیاد!

 

حیف نان راننده اتوبوس بوده بعد یه مدت راننده مینی بوس می شه... می بینند که هیچی پول در نمیاره... پیگیر می شن می بینن که پولها رو پاره می کنه!!!

 

لره زنگ میزنه قم میگه آقا لطفا یه امام جمعه برای ما بفرستین... میگن:
یکی فرستادیم... لره میگه: اونو کشتیم باهاش امامزاده ساختیم یکی دیگه
بفرستین !!!

 

ترکه رو می برن دادگاه بهش میگن چرا زنت رو کشتی، اونم شب دوم عروسیت؟
میگه آخه باکره نبود.. میگن خوب همون شب اول می کشتیش، میگه آخه اون شب
بود..!!

 

 

چرخه زندگی مرد ها... در بچگی، مامان ذلیل... جوونی، دوست دختر ذلیل...میان سالی، زن ذلیل....پیری، فرزند ذلیل... بعد از مرگ، ذلیل مرده...

 

یارو میره خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه: ما میریم یه دور میزنیم، بر می‌گردیم !

 

 

مگسه توی سالگرد ازدواجش، همسرش رو بغل می‌کنه و بهش میگه: عزیزم، من تو رو با هیچ گهی عوض نمی‌کنم...

 

ترکه میره کتابخونه کتابش رو پس میده... خانم کتابدار میگه: خوب کتابش جالب بود؟ میگه والا شخصیت زیاد داشت، داستان خاصی هم نداشت... کتابداره میگه: ای وای پس این شما بودین دفترچه تلفن منو برده بودین؟

 

می دونی آماره ازدواج در چه حیوونی بیشتر است ؟ .........تو حلزون چون هم خونه داره هم ماشین

 

مادره به بچش میگه : می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه :آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود

 

ترکه کارخانه عمامه سازی می زنه بعد از یک هفته پلمپش می کنند.بهش می
گن:تو کارت خوب بود جیکار کردی پلمپش کردند؟می رن تحقیق می کنند می بینند روی عمامه ها آرم نایک می زده

 

از لره می پرسن آرزوت چیه؟ میگه: دکتربشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم: متاسفم

 

ترکه زن ژاپنی میگیره هر پنج دقیقه بهش میگه خوب خوابت میاد برو بگیر
بخواب....!


لره با شلوار ورزشی میره مسجد بهش میگن چرا با شلوار ورزشی اومدی مسجد ؟
میگه امروز مسابقه قرآن دارم!

 

 

آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه ! آبادانیه میگه : کوکا چیشتو خوب باز کن ! روش نوشته آبادان و حومه!..


دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم.
دومی میگه: همش همین؟
اولی می گه: بابا، آخه با یک تیر مگه بیشتر از اینم می شه؟
دومی میگه : تازه تفنگم داشتی؟


آبادانیه میره تو یه کتابفروشی .... میگه : وولک پوستر مو رو داری ؟ ........... کتابفروش میگه : نه ........ آبادانیه می گه : وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!!!


معلم: فعل کشیدن را صرف کن. شاگرد: کشیدم کشیدی پاره شد!


حیف نون سوار مترو می شه، تفنگ در میاره به راننده مترو می گه یالا برو دوبی!


به بزه می گن چرا زنگولت صدا نمی کنه؟ می گه گذاشتمش رو ویبره!


حیف نون می افته توی چاه، می گه خدا رو شکر تهش سوراخ نبود!


دانش آموزی داشت سر کلاس چیزی می خورد، معلم پرسید چی می خوری؟ گفت: نمی خورم! آلو خشک رو گذاشتم توی دهانم تا خیس شه زنگ تفریح بخورم!

 

 

تومراسم ختم بلندگو می گه: مرحوم وصیت کرده سیاه نپوشین. حیف نون داد میزنه: مرحوم غلط کرده! ما به احترامش می پوشیم!


دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند.
نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود.
کافی گفت همین هم که هست نعمت است!


اصفهانیه آب معدنی می خره، به زنش می گه حاج خانم آب بریز توش، این خیلی غلیظه!


رشتيه ميره كلاس غيرت،نصف شب زنش پاميشه بره توالت ميگه بشين خودم ميرم


خبرنگار از یه آبادانی میپرسه ، جمعیت آبادان چقدر هست؟ آبادانی در جواب میپرسه با حومه یا بدون حومه؟ خبرنگار میگه با حومه آبادانی میگه با حومه میشه هفتاد میلیون !!


طرف باباش مى میره, بهش میگن مراسم میگیرى؟ میگه نه میریم مشهد.


ضرب المثلهای به روز شده:1-سرش بو پیتزا سبزیجات میده .2- آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب.3-پرادو سواری دولا دولا نمیشه .4-پاتو از پارکتت درازتر نکن. 5- هری پاتر آخرش خوشه


یک کلاغ با یه زرافه عروسی می کنه بچشون کلافه می شه

 

 

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 41
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 50
  • بازدید کلی : 432